شانس و زندگی

این منم که ...!!!

شانس و زندگی

این منم که ...!!!

این روزا!

سلام

این روزا سرمو دارم خلوت میکنم! از بعضی آدمایی که هستن اما رو مخن یا نمیشه کاریش کرد!

به یکی کلی حرفای خوب میزنی نمیشنوه! اما وقتی کوچیکترین حرف بدی از روی ناراحتی و اعصاب خورد میزنی (نه اونقدم کوچیک)! هیچی دیگه قاطی میکنه واسه ما!


بعدش حالا معذرت خواهی و این حرفا! بعد حرف اصلیتو دوباره میزنی و میگه خیلی پررویی! بعد در ادامه میگه منظورتون چیه! ها ها ها!



آخرشم نمیشه اما بدون هیچ دلیلی! اصلا نمیخواستی دوباره بحثو بکشونی  اونور! خودش رفت!

بعد یادت میاد که باز داری وقتتو تلف میکنی! و میشنوی که برون از سر فکر و ...!

یکی دیگه که هیچی نداره! (دی) اما مثل خودته بعضی رفتاراش!

جالبه برات! اما نمیدونی چه کنی! 



بعد یکی دورتر که نیست دیگه!

یکی دیگه کمی نزدیکتر که پیشنهاد میدنش! همه چی داره! اما خوشت نمیاد! اونم نمیدونی چرا!

و کسایی که قبلا هم بودن هم نه!


شیراز اگه برم دیگه کنکور زیاد جالب نمیشه!

فیلمای ترسناک رو خیلی وقته دیگه ندیدم! دارم خنده دارا رو برای چندمین بار میبینم!

خیلی میخندم ولی:ی!

ورزشمونم که براهه!

روزای خوبیه در کل! فقط بعضی حرفا بالاخره هست که میره رو مخ که اونم کمتر رو ما تاثیر داره!


فعلا


یه جوری!

سلوم علکم!

نمیدونم چی شده چند وقته بدجور ناجور میرم تو فکر!

اونم چه فکرای تپلی

فقط به درد فیلما میخوره

مثلا دارم ارواح عمه ی ....م درس میخونم یا همین الان که دارم آپ میکنم یا وقتی فکر رفتن به جایی میزنه به کلم میاد دیگه افکار نمیدونم چی!؟؟!

یه دفه چشمم میخوره به افتر شیو فکر این میاد به کلم که داری با تیغ اصلاح میکنی که پوست و گوشتت کنده میشه! ای خدا!!!!!

یا کارد میبینم رو میز کامپیوتر میخوام بهش فکر نکنم رومو میکنم اینور که چشمم میخوره به آیینه! دیدی تو فیلما صورتتو یه جوری میبینه یا مثلا آتیش میزنه؟!؟!

آره

یا اصلا میگم برم بیرون یه دوری بزنم که باز این فکرای مسخره میان تو وجودم که الان میرم بعد میخورم به دارو دسته ی اراذل ( اراذل تر از خودم ینی ) بعد تلفات میدیم اون وسط؟!؟!

اصلا بهم خورده سیستم عادی اولیم!

نمیدونم چه کنم با این وضعیت؟!؟!

شاید بخاطر این فیلمای ترسناکه که همش دیدم



یا اون همه مشت و لگدیه که تو لاست بهم میزنن و هیچیشون نمیشه و کلی از این فیلما و ...

نمیدونم خلاصه

دهن مغزم داره سیروس میشه

هرچی میخوام به چیزای خوب فکر کنم باز یادم میره همش

تو بگو چه نوع خاکی با چه درجه ی تحکیمی بریزم روی این مخی که چیز زیادی ازش نمونده!

شاید یه کم خنده دار باشه

اما از یه طرف واقعا داره ترسناک میشه!


ادامه!

سلوم

زندگی همچنان اینجا ادامه داره!

خوشبختانه این چند وقته که شروع کردم به درس با اینکه ساعتام اصلا جالب نیستـ ( در حد ۲-۳ ساعت ) بازم بدک نیست!



درسا یه کم سخت بوده دیگه خوابش برده!

برنامه هایی که تو قسمت زیر موها مخفی شدن یه چیزایی میگن!

شرایط الان یه حرفایی واسه گفتن داره. اما جوانند و جویای نام!


اگه اینترنت نبود چی میشد؟!؟!

یه لحظه ام زندگی نمیچرخید واسم بدون کامپیوترم واقعا!

بیخیال بابا تصورشم غیر ممکنه!

پرسپولیسم که دیروز قهرمان شد! اما نمیدونم چرا ملت که همه میگن پرسپولیس و بعضی مجریای شبکه ۳ هم همینطور اما چرا اسمشو برنمیگردونن به پرسپولیس؟!؟!


خوب دیگه هر چی فکر میکنم میبینم نمیتونم یه سری چیزا رو بگم!

چون اینو قبول دارم که :

هیچ وقت برای عقیدم جانمو نمیدم! چون ممکنه عقیدم غلط باشه! اما خدا که مارو غلط نیافریده! پس سعی میکنم اشتباه نباشم تو زندگیم!


به امید دل پاک!

خدا مولوی!